سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کوتاهى در کار را پشیمانى بار است و دور اندیشى را سلامت در کنار . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0
کل بازدید :2501
تعداد کل یاداشته ها : 5
103/2/10
12:34 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
مهدی امانی[0]

خبر مایه

                        ارشاد القلوب-ترجمه رضایى، ج‏1، ص: 109

باب یازدهم توبه و شرایط آن‏

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً «1» اى کسانى که ایمان آورده‏اید بسوى خدا بازگشت کنید بازگشتى خالص و همیشگى.

إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ «2» جز این نیست که پذیرفتن توبه بر خدا براى کسانیست که بنادانى بدى را انجام میدهند بعد بزودى توبه میکنند پس ایشانند که خداى توبه آنان را میپذیرد، جهالت در آیه یعنى هنگامى که عذاب را مى‏بیند وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ «3» و نیست توبه براى آنان که بدیها را انجام میدهند هنگامى که آثار مرگ یکى از آنان آشکار شود بگوید من همین الان توبه میکنم و نه هم براى آنان که میمیرند و حال اینکه ایشان کافرانند خداى تعالى نفى کرده است پذیرش توبه از گناه را هنگام دیدن نشانه مرگ همانا توبه پذیرفته مى‏شود هنگامى که یقین بمرگ نکرده باشد زیرا که خداى تعالى وعده داده بگفته خودش پذیرفتن توبه را.

چنانچه میفرماید: وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ «4» و آن خدائیست که توبه بندگانش را میپذیرد و از بدیهایشان‏ در میگذرد، و باز به قول خودش فرموده: غافِرِ، الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقابِ «1» آمرزنده گناه و پذیرنده توبه سخت انتقام‏گیرنده.

پس توبه از کارهاى زشت و از خلل رساندن بواجبات ذاتا واجب است بعد اگر توبه، حق خداى تعالى باشد مانند ترک نماز و روزه و حج و جهاد و زکاة و حقوق دیگرى که براى نفس و بدن یا یکى از این دو واجب است.

پس بر توبه‏کننده واجب است شروع در توبه با قدرت و تصمیم بر آن توبه و پشیمانى از آنچه که در گذشته کوتاهى کرده نسبت باحکام و تصمیم گرفتن بر این که دوباره آن عمل را انجام دهد ولى اگر توبه از حقوق مردم باشد واجب است بر گرداندن حق مردم را بخودشان اگر زنده‏اند و اگر مرده‏اند بعد از مرگ بوارثین آنان باید برگرداند در- صورتى که عین مال باقى باشد و اگر عین مال نبود مانند همان مال را برگرداند ولى اگر وارثى نداشتند باید از نیابت آنان صدقه بدهد اگر میداند چقدر بوده و اگر نمیداند آن قدر بدهد که گمانش غلبه پیدا کند که بآن اندازه داده.

و پشیمان باشد بر مالى که غصب کرده و قصد کند که دوباره مانند آن عمل را انجام ندهد و طلب آمرزش از خدا کند و استغفار نماید بر این که تجاوز از فرمان خداى تعالى و پیامبر و امام زمانش کرده باشد پس براى خدا و رسول و امام در این جا حقیست که بوسیله استغفار ادا مى‏شود.

و اگر توبه از آبروریزى دیگران است یا سخن و تهمت بدروغ بر مردم زده واجب است در اختیار آنان که حقى بر او دارند قرار گیرد و از آنان اطاعت کند و اقرار نماید بدروغى که نسبت بآنان داده و حق آنان را ادا کند و ذمه‏اش را برى نماید یا بوسیله‏اى آنان را از خودش راضى کند و اگر توبه از آدمکشى یا مجروح کردن یا وارد کردن نقصى در بدن آنها باشد پس در مقابل صاحبان حق تسلیم شود و رام گردد براى بیرون آمدن از حق آنان بطورى که امر بآن از طرف خدا شده از قبیل قصاص یا مجروح کردن بدنش یا پرداختن دیه از کشتن نفس محترمى که عمدا کشته اگر صاحبان مقتول بخواهند و بدیه راضى شوند و گر نه در مقابل کشتن کشتن است.

و اگر توبه از معصیت و گناه زنا یا میخوارى و مانند این گناهان باشد پس توبه از آن گناه پشیمانى و ندامت است بر آن عمل زشت و قصد این که دو مرتبه باین گناه بر نگردد ولى توبه تنها گفتن مرد استغفر اللَّه ربى و اتوب الیه نیست گفتن این کلمه نه حق خدا نه رسول نه امام و نه حق مردم را ادا میکند.

پس گفتن مرد استغفر اللَّه بدون اداى حق مردم مسخره کردن خودش میباشد و گناه را بسوى خویش بدروغ میکشاند چنانچه روایت شده که همانا بعضى از مردم بمردى گذشت و حال اینکه او میگفت استغفر اللَّه و مردم را هم فحش میداد فحش و استغفار را تکرار میکرد آن کس که فحشهاى او را میشنید باو گفت من هم از این استغفار تو استغفار میکنم و برمیگردم تو اى مرد خودت را مسخره میکنى؟ رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: اى مردم بسوى خدا برگردید برگشتنى خالص پیش از آنکه بمیرید و سبقت و پیشى بگیرید بکردار شایسته پیش از آنکه سرگرم دنیا شوید و اصلاح کنید بین خود و پروردگارتان را تا خوشبخت و سعادت‏مند شوید و صدقه بسیار بدهید تا روزى شما فراوان شود و امر بمعروف کنید تا نگهدارى شوید و نهی از بدیها کنید تا خدا شما را یارى کند.

اى مردم زیرکترین شما آن کس است که بسیار بیاد مرگ باشد و دور اندیش‏ترین شما کسى است که آماده مرگ است و همانا از نشانه‏هاى خرد اطمینان نداشتن بدنیاى فریبنده است و برگشت بسوى سراى جاویدان است و رفت و آمد کردن بگورستان و آماده شدن براى روز قیامت.

و حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله میفرمود در دعایش:

اللهمّ اغفر لى کل ذنب و تب علیّ انک أنت التواب الرحیم‏

بار پروردگارا بیامرز براى من تمام گناهان را و بپذیر توبه مرا همانا تو پذیرنده‏اى مهربانى.

و گفته شده که همانا شیطان گفته است بعزت تو اى خدا همیشه فرزندان آدم را گمراه و دعوت بگناه میکنم تا زمانى که روح در بدنشان باشد سپس خداى فرمود: بعزت و جلال خودم او را از توبه مانع نمیشوم تا زمانى که روح از بدنش جدا نشده و خدا بنده‏اى را نمیمیراند مگر بعد از آنکه بداند که اگر زنده هم بماند توبه نمیکند.

همان طور که خبر داده از قول اهل جهنم که میگویند خدایا ما را برگردان که عمل صالح انجام دهیم وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ «1» و اگر بر گردانده شوند بهمان کردارى که نهى شده‏اند برگشت میکنند و از سر میگیرند و همانا اینان دروغگویانند.

و همانا رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله در هر روزى هفتاد مرتبه استغفار میکرد و میگفت:

استغفر اللَّه ربى و اتوب الیه‏

و همین طور بودند اهل بیت پاک و پاکدامنش و اصحاب شایسته آن حضرت بنا بگفته خداى تعالى که میفرماید: وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ «2» و همانا طلب آمرزش از پروردگارتان کنید بعد هم بسوى او برگردید.

مردى بحضرت رسول عرض کرد اى رسول خدا گناه‏کارم فرمود:

طلب آمرزش از خدا کن عرض کرد توبه کرده‏ام باز مرتکب گناه شده‏ام حضرت فرمود: هر چه گناه میکنى باز هم بگو

استغفر اللَّه‏

عرض کرد اى رسول خدا در آن وقت گناهم بسیار است حضرت فرمود بخشش خدا از گناه تو بیشتر است همیشه توبه کن تا این که شیطان از تو دور گردد و فرمود: همانا خدا شادمانتر است بتوبه بنده از خود بنده نسبت بخودش و خدا فرموده است: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ «3» خدا پاکان و توبه‏کنندگان را دوست میدارد.

و نیز رسول خدا فرمود: نیست بنده گناه کارى که گناه کرده سپس برخیزد وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و طلب آمرزش کند مگر این که خدا او را بیامرزد و بر خدا سزاوار است که توبه او را بپذیرد زیرا که خدا فرموده: وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِیماً «1» و هر کس گناهى را انجام دهد یا بر خود ستم کند بعد از خدا طلب آمرزش کند خدا را بخشنده و مهربان مى‏یابد.

و فرمود که بنده همانا گناه مى‏کند و وارد بهشت مى‏شود گفته شد که چطور مى‏شود این یا رسول اللَّه؟ فرمود: همیشه گناه خود را پیش نظر دارد و دائما از آن گناه استغفار میکند و پشیمان بر آن کردارش میباشد پس خدا او را وارد بهشت میکند و من چیزى بهتر از کردار نیکى که بعد از گناه قدیم و پیشین که پیدا مى‏شود ندیدم إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى‏ لِلذَّاکِرِینَ «2» همانا نیکوئیها بدیها را میبرد و این اندرزیست براى پندگیرندگان.

و فرمود هر گاه بنده گناه کند نقطه‏اى سیاه بر دلش باشد پس اگر آن بنده توبه کند و برگردد آن نقطه را ریشه کن کند و چون طلب آمرزش نماید دلش از آن سیاهى پاک و نورانى گردد و اگر توبه نکرد و طلب آمرزش ننمود گناه بالاى گناه باشد و سیاهى بالاى سیاهى بطورى که همه دلش را سیاهى بپوشاند پس بواسطه پرده‏هاى زیاد گناه بر آن دل دلش بمیرد چنان که خداى تعالى میفرماید: بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ «3» بلکه گناه بر دل‏هاى آنان پرده‏هاى سیاه‏ را غلبه داده، خردمند آن کسیست که خودش را مرده حساب کند و از خدا بخواهد که او را بدنیا برگرداند تا این که توبه کند و نقطه سیاه دل را ریشه کن نماید و خویشتن را اصلاح کند پس خدا او را جواب دهد او هم سعى و کوشش در این کار نماید.

و در قول خداى تعالى آمده وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ «1» و میچشانیم ایشان را عذاب دنیا سواى عذاب بزرگ قیامت شاید اینان برگردند فرموده است مراد بعذاب ادنى مصایب در مال و اهل و عیال و فرزند و نفس است سواى عذاب اکبر که عذاب جهنم باشد و قول خداى تعالى که در آیه میفرماید شاید اینان برگردند یعنى از گناه و معصیت برگردند و این کار مربوط بدنیاست که از گناه برگردند.

و خداوند بداود پیغمبر وحى فرستاد که اى داود بترس از آن زمان که ترا قبض روح کنم و تو فریب خورده باشى و بدون توبه بمیرى.

و روایت شده کلماتى را که آدم از پروردگارش یاد گرفت و بهمان واسطه خدا توبه آدم را قبول کرد اینهاست که خدا میفرماید: رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ «2».

پروردگارا ما بخویشتن ستم کردیم و اگر تو ما را نیامرزى و بر ما رحم نکنى مسلم ما از زیانکارانیم و روایت شده که آدم و حوا دیدند که بر در بهشت نوشته شده محمّد، علی، فاطمه، حسن و حسین برگزیدگان آفریده‏هاى منند پس خدا را بحق آنان سوگند دادند خداوند هم توبه‏ آنان را پذیرفت.

و براى توبه چهار شرط است:

1- پشیمانى بدل 2- تصمیم بر این که برگشت بگناه را دوباره ترک نماید 3- اداى حقوق مردم هر حقى که از مردم بعهده اوست.

4- تمام اعضا هر عملى را انجام میداده‏اند ترک نمایند.

توبه نصوح توبه‏ایست که توبه‏کننده دوباره برگشت بگناه نداشته باشد. و توبه‏کننده از گناه مانند کسى است که گناهى نداشته و آن که پافشارى بر گناه دارد و استغفار میکند خودش را مسخره میکند و شیطان هم او را مسخره میکند و همانا مرد هر گاه بگوید پروردگارا از تو طلب آمرزش میکنم و بسوى تو برمیگردم و توبه مى‏نمایم بعد برگردد بعد باز طلب آمرزش و توبه کند باز برگردد تا چهار مرتبه در بار چهارم از دروغگویان شمرده مى‏شود و بعضى گفته خود صاحب و اختیاردار خویشتن باش اختیار خویش را بدست دیگران مده تو که خودت را در زندگیت ضایع میکنى چگونه جانشینان خویش را بر ضایع کردن ملامت و نکوهش میکنى.

حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام شنید که مردى میگوید استغفر اللَّه سپس فرمود: مادرت بعزایت بنشیند تو حد و اندازه استغفار را میدانى؟

استغفار درجه و جایگاه علیین و بلندپایگانست و آن نامى است که شش معنى دارد:

1- پشیمانى بر افعال و کردار گذشته.

2- تصمیم اینکه دگر برگشت بآن کردار نکنى.

3- حقوق مردم را بخودشان برگردانى تا خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کنى.

4- هر واجبى که از تو فوت شده قضایش را بجا آورى.

5- گوشتى که از حرام و معصیت روئیده قصد کنى که به ناراحتى عبادت آبش کنى.

6- بچشانى بدن را الم و زحمت اطاعت همان طورى که شیرینى گناه و معصیت را چشانده‏اى.

            مضى أمسک الماضى شهیدا معدلا             و أصبحت فی یوم علیک شهیدا (1)

             و ان کنت بالامس اقتربت اسائة             فثنّ باحسان و أنت حمید (2)

             و لا تدع فعل الصالحات الى غد             لعلّ غدا یأتى و أنت فقید (3)

 1- دیروز تو گذشت در حالى که گواهى دهنده دادگرى است بر ضرر تو و بامداد کردى در روزى که بر ضرر و علیه تو گواهى میدهد.

2- و اگر تو دیروز نزدیک بکردار بدى بودى پس ستایش نیکو کن در صورتى که ستایشگر خوبى باشى.

3- کار خوب امروز را بفردا مینداز شاید فردا بیاید و تو نباشى.

و دیگرى گفته است:

                                    (تمتع انما الدنیا متاع             و انّ دوامها لا یستطاع (1)

                                  و قدّم ما ملکت و أنت حى             امیر فیه متبع مطاع (2)

                                 (ولا یغررک من توصى الیه             فقصر وصیة المرء الضیاع (3)

                                  (و مالى أن املک ذاک غیرى             و اوصیه به لو لا الخداع (4)

 1- بهره برگیر از دنیا که دنیا متاع و کالائیست همانا همت باقى نخواهد ماند.

2- و پیش فرست از آنچه مالکى و حال این که تو زنده اى و صاحب اختیار هستى که فرمانت اجرا و اطاعت مى‏شود.

3- و فریب ندهد ترا کسى که باو وصیت میکنى که خیلى از وصایاى مرد ناقص ماند و تباه گردید.

4- و عذرى براى من نبود که این مال را بدیگرى بدهم و باو در باره مصرفش وصیت کنم اگر فریب نمیداد.

                      اذا ما کنت متّخذا وصیا             فکن فیما ملکت وصى نفسک (1)

             ستحصد ما زرعت غدا و تجنى             اذا وضع الحساب ثمار غرسک (2)

 1- هر گاه خواستى وصى و جانشینى براى خود بگیرى پس در دارائى خود وصى نفس خویش باش.

2- بزودى درو کنى آنچه را که کاشته‏اى روز قیامت، و میوه نهالى که کاشته‏اى بچینى روز حساب.


92/9/8::: 1:31 ع
نظر()