سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند سلطان خدا در زمین است، پس هرکه با وی در افتد بر افتد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0
کل بازدید :2500
تعداد کل یاداشته ها : 5
103/2/7
2:48 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مهدی امانی[0]

خبر مایه

                        ارشاد القلوب-ترجمه رضایى، ج‏1، ص: 109

باب یازدهم توبه و شرایط آن‏

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً «1» اى کسانى که ایمان آورده‏اید بسوى خدا بازگشت کنید بازگشتى خالص و همیشگى.

إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ «2» جز این نیست که پذیرفتن توبه بر خدا براى کسانیست که بنادانى بدى را انجام میدهند بعد بزودى توبه میکنند پس ایشانند که خداى توبه آنان را میپذیرد، جهالت در آیه یعنى هنگامى که عذاب را مى‏بیند وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ «3» و نیست توبه براى آنان که بدیها را انجام میدهند هنگامى که آثار مرگ یکى از آنان آشکار شود بگوید من همین الان توبه میکنم و نه هم براى آنان که میمیرند و حال اینکه ایشان کافرانند خداى تعالى نفى کرده است پذیرش توبه از گناه را هنگام دیدن نشانه مرگ همانا توبه پذیرفته مى‏شود هنگامى که یقین بمرگ نکرده باشد زیرا که خداى تعالى وعده داده بگفته خودش پذیرفتن توبه را.

چنانچه میفرماید: وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ «4» و آن خدائیست که توبه بندگانش را میپذیرد و از بدیهایشان‏ در میگذرد، و باز به قول خودش فرموده: غافِرِ، الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقابِ «1» آمرزنده گناه و پذیرنده توبه سخت انتقام‏گیرنده.

پس توبه از کارهاى زشت و از خلل رساندن بواجبات ذاتا واجب است بعد اگر توبه، حق خداى تعالى باشد مانند ترک نماز و روزه و حج و جهاد و زکاة و حقوق دیگرى که براى نفس و بدن یا یکى از این دو واجب است.

پس بر توبه‏کننده واجب است شروع در توبه با قدرت و تصمیم بر آن توبه و پشیمانى از آنچه که در گذشته کوتاهى کرده نسبت باحکام و تصمیم گرفتن بر این که دوباره آن عمل را انجام دهد ولى اگر توبه از حقوق مردم باشد واجب است بر گرداندن حق مردم را بخودشان اگر زنده‏اند و اگر مرده‏اند بعد از مرگ بوارثین آنان باید برگرداند در- صورتى که عین مال باقى باشد و اگر عین مال نبود مانند همان مال را برگرداند ولى اگر وارثى نداشتند باید از نیابت آنان صدقه بدهد اگر میداند چقدر بوده و اگر نمیداند آن قدر بدهد که گمانش غلبه پیدا کند که بآن اندازه داده.

و پشیمان باشد بر مالى که غصب کرده و قصد کند که دوباره مانند آن عمل را انجام ندهد و طلب آمرزش از خدا کند و استغفار نماید بر این که تجاوز از فرمان خداى تعالى و پیامبر و امام زمانش کرده باشد پس براى خدا و رسول و امام در این جا حقیست که بوسیله استغفار ادا مى‏شود.

و اگر توبه از آبروریزى دیگران است یا سخن و تهمت بدروغ بر مردم زده واجب است در اختیار آنان که حقى بر او دارند قرار گیرد و از آنان اطاعت کند و اقرار نماید بدروغى که نسبت بآنان داده و حق آنان را ادا کند و ذمه‏اش را برى نماید یا بوسیله‏اى آنان را از خودش راضى کند و اگر توبه از آدمکشى یا مجروح کردن یا وارد کردن نقصى در بدن آنها باشد پس در مقابل صاحبان حق تسلیم شود و رام گردد براى بیرون آمدن از حق آنان بطورى که امر بآن از طرف خدا شده از قبیل قصاص یا مجروح کردن بدنش یا پرداختن دیه از کشتن نفس محترمى که عمدا کشته اگر صاحبان مقتول بخواهند و بدیه راضى شوند و گر نه در مقابل کشتن کشتن است.

و اگر توبه از معصیت و گناه زنا یا میخوارى و مانند این گناهان باشد پس توبه از آن گناه پشیمانى و ندامت است بر آن عمل زشت و قصد این که دو مرتبه باین گناه بر نگردد ولى توبه تنها گفتن مرد استغفر اللَّه ربى و اتوب الیه نیست گفتن این کلمه نه حق خدا نه رسول نه امام و نه حق مردم را ادا میکند.

پس گفتن مرد استغفر اللَّه بدون اداى حق مردم مسخره کردن خودش میباشد و گناه را بسوى خویش بدروغ میکشاند چنانچه روایت شده که همانا بعضى از مردم بمردى گذشت و حال اینکه او میگفت استغفر اللَّه و مردم را هم فحش میداد فحش و استغفار را تکرار میکرد آن کس که فحشهاى او را میشنید باو گفت من هم از این استغفار تو استغفار میکنم و برمیگردم تو اى مرد خودت را مسخره میکنى؟ رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: اى مردم بسوى خدا برگردید برگشتنى خالص پیش از آنکه بمیرید و سبقت و پیشى بگیرید بکردار شایسته پیش از آنکه سرگرم دنیا شوید و اصلاح کنید بین خود و پروردگارتان را تا خوشبخت و سعادت‏مند شوید و صدقه بسیار بدهید تا روزى شما فراوان شود و امر بمعروف کنید تا نگهدارى شوید و نهی از بدیها کنید تا خدا شما را یارى کند.

اى مردم زیرکترین شما آن کس است که بسیار بیاد مرگ باشد و دور اندیش‏ترین شما کسى است که آماده مرگ است و همانا از نشانه‏هاى خرد اطمینان نداشتن بدنیاى فریبنده است و برگشت بسوى سراى جاویدان است و رفت و آمد کردن بگورستان و آماده شدن براى روز قیامت.

و حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله میفرمود در دعایش:

اللهمّ اغفر لى کل ذنب و تب علیّ انک أنت التواب الرحیم‏

بار پروردگارا بیامرز براى من تمام گناهان را و بپذیر توبه مرا همانا تو پذیرنده‏اى مهربانى.

و گفته شده که همانا شیطان گفته است بعزت تو اى خدا همیشه فرزندان آدم را گمراه و دعوت بگناه میکنم تا زمانى که روح در بدنشان باشد سپس خداى فرمود: بعزت و جلال خودم او را از توبه مانع نمیشوم تا زمانى که روح از بدنش جدا نشده و خدا بنده‏اى را نمیمیراند مگر بعد از آنکه بداند که اگر زنده هم بماند توبه نمیکند.

همان طور که خبر داده از قول اهل جهنم که میگویند خدایا ما را برگردان که عمل صالح انجام دهیم وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ «1» و اگر بر گردانده شوند بهمان کردارى که نهى شده‏اند برگشت میکنند و از سر میگیرند و همانا اینان دروغگویانند.

و همانا رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله در هر روزى هفتاد مرتبه استغفار میکرد و میگفت:

استغفر اللَّه ربى و اتوب الیه‏

و همین طور بودند اهل بیت پاک و پاکدامنش و اصحاب شایسته آن حضرت بنا بگفته خداى تعالى که میفرماید: وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ «2» و همانا طلب آمرزش از پروردگارتان کنید بعد هم بسوى او برگردید.

مردى بحضرت رسول عرض کرد اى رسول خدا گناه‏کارم فرمود:

طلب آمرزش از خدا کن عرض کرد توبه کرده‏ام باز مرتکب گناه شده‏ام حضرت فرمود: هر چه گناه میکنى باز هم بگو

استغفر اللَّه‏

عرض کرد اى رسول خدا در آن وقت گناهم بسیار است حضرت فرمود بخشش خدا از گناه تو بیشتر است همیشه توبه کن تا این که شیطان از تو دور گردد و فرمود: همانا خدا شادمانتر است بتوبه بنده از خود بنده نسبت بخودش و خدا فرموده است: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ «3» خدا پاکان و توبه‏کنندگان را دوست میدارد.

و نیز رسول خدا فرمود: نیست بنده گناه کارى که گناه کرده سپس برخیزد وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و طلب آمرزش کند مگر این که خدا او را بیامرزد و بر خدا سزاوار است که توبه او را بپذیرد زیرا که خدا فرموده: وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِیماً «1» و هر کس گناهى را انجام دهد یا بر خود ستم کند بعد از خدا طلب آمرزش کند خدا را بخشنده و مهربان مى‏یابد.

و فرمود که بنده همانا گناه مى‏کند و وارد بهشت مى‏شود گفته شد که چطور مى‏شود این یا رسول اللَّه؟ فرمود: همیشه گناه خود را پیش نظر دارد و دائما از آن گناه استغفار میکند و پشیمان بر آن کردارش میباشد پس خدا او را وارد بهشت میکند و من چیزى بهتر از کردار نیکى که بعد از گناه قدیم و پیشین که پیدا مى‏شود ندیدم إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى‏ لِلذَّاکِرِینَ «2» همانا نیکوئیها بدیها را میبرد و این اندرزیست براى پندگیرندگان.

و فرمود هر گاه بنده گناه کند نقطه‏اى سیاه بر دلش باشد پس اگر آن بنده توبه کند و برگردد آن نقطه را ریشه کن کند و چون طلب آمرزش نماید دلش از آن سیاهى پاک و نورانى گردد و اگر توبه نکرد و طلب آمرزش ننمود گناه بالاى گناه باشد و سیاهى بالاى سیاهى بطورى که همه دلش را سیاهى بپوشاند پس بواسطه پرده‏هاى زیاد گناه بر آن دل دلش بمیرد چنان که خداى تعالى میفرماید: بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ «3» بلکه گناه بر دل‏هاى آنان پرده‏هاى سیاه‏ را غلبه داده، خردمند آن کسیست که خودش را مرده حساب کند و از خدا بخواهد که او را بدنیا برگرداند تا این که توبه کند و نقطه سیاه دل را ریشه کن نماید و خویشتن را اصلاح کند پس خدا او را جواب دهد او هم سعى و کوشش در این کار نماید.

و در قول خداى تعالى آمده وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ «1» و میچشانیم ایشان را عذاب دنیا سواى عذاب بزرگ قیامت شاید اینان برگردند فرموده است مراد بعذاب ادنى مصایب در مال و اهل و عیال و فرزند و نفس است سواى عذاب اکبر که عذاب جهنم باشد و قول خداى تعالى که در آیه میفرماید شاید اینان برگردند یعنى از گناه و معصیت برگردند و این کار مربوط بدنیاست که از گناه برگردند.

و خداوند بداود پیغمبر وحى فرستاد که اى داود بترس از آن زمان که ترا قبض روح کنم و تو فریب خورده باشى و بدون توبه بمیرى.

و روایت شده کلماتى را که آدم از پروردگارش یاد گرفت و بهمان واسطه خدا توبه آدم را قبول کرد اینهاست که خدا میفرماید: رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ «2».

پروردگارا ما بخویشتن ستم کردیم و اگر تو ما را نیامرزى و بر ما رحم نکنى مسلم ما از زیانکارانیم و روایت شده که آدم و حوا دیدند که بر در بهشت نوشته شده محمّد، علی، فاطمه، حسن و حسین برگزیدگان آفریده‏هاى منند پس خدا را بحق آنان سوگند دادند خداوند هم توبه‏ آنان را پذیرفت.

و براى توبه چهار شرط است:

1- پشیمانى بدل 2- تصمیم بر این که برگشت بگناه را دوباره ترک نماید 3- اداى حقوق مردم هر حقى که از مردم بعهده اوست.

4- تمام اعضا هر عملى را انجام میداده‏اند ترک نمایند.

توبه نصوح توبه‏ایست که توبه‏کننده دوباره برگشت بگناه نداشته باشد. و توبه‏کننده از گناه مانند کسى است که گناهى نداشته و آن که پافشارى بر گناه دارد و استغفار میکند خودش را مسخره میکند و شیطان هم او را مسخره میکند و همانا مرد هر گاه بگوید پروردگارا از تو طلب آمرزش میکنم و بسوى تو برمیگردم و توبه مى‏نمایم بعد برگردد بعد باز طلب آمرزش و توبه کند باز برگردد تا چهار مرتبه در بار چهارم از دروغگویان شمرده مى‏شود و بعضى گفته خود صاحب و اختیاردار خویشتن باش اختیار خویش را بدست دیگران مده تو که خودت را در زندگیت ضایع میکنى چگونه جانشینان خویش را بر ضایع کردن ملامت و نکوهش میکنى.

حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام شنید که مردى میگوید استغفر اللَّه سپس فرمود: مادرت بعزایت بنشیند تو حد و اندازه استغفار را میدانى؟

استغفار درجه و جایگاه علیین و بلندپایگانست و آن نامى است که شش معنى دارد:

1- پشیمانى بر افعال و کردار گذشته.

2- تصمیم اینکه دگر برگشت بآن کردار نکنى.

3- حقوق مردم را بخودشان برگردانى تا خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کنى.

4- هر واجبى که از تو فوت شده قضایش را بجا آورى.

5- گوشتى که از حرام و معصیت روئیده قصد کنى که به ناراحتى عبادت آبش کنى.

6- بچشانى بدن را الم و زحمت اطاعت همان طورى که شیرینى گناه و معصیت را چشانده‏اى.

            مضى أمسک الماضى شهیدا معدلا             و أصبحت فی یوم علیک شهیدا (1)

             و ان کنت بالامس اقتربت اسائة             فثنّ باحسان و أنت حمید (2)

             و لا تدع فعل الصالحات الى غد             لعلّ غدا یأتى و أنت فقید (3)

 1- دیروز تو گذشت در حالى که گواهى دهنده دادگرى است بر ضرر تو و بامداد کردى در روزى که بر ضرر و علیه تو گواهى میدهد.

2- و اگر تو دیروز نزدیک بکردار بدى بودى پس ستایش نیکو کن در صورتى که ستایشگر خوبى باشى.

3- کار خوب امروز را بفردا مینداز شاید فردا بیاید و تو نباشى.

و دیگرى گفته است:

                                    (تمتع انما الدنیا متاع             و انّ دوامها لا یستطاع (1)

                                  و قدّم ما ملکت و أنت حى             امیر فیه متبع مطاع (2)

                                 (ولا یغررک من توصى الیه             فقصر وصیة المرء الضیاع (3)

                                  (و مالى أن املک ذاک غیرى             و اوصیه به لو لا الخداع (4)

 1- بهره برگیر از دنیا که دنیا متاع و کالائیست همانا همت باقى نخواهد ماند.

2- و پیش فرست از آنچه مالکى و حال این که تو زنده اى و صاحب اختیار هستى که فرمانت اجرا و اطاعت مى‏شود.

3- و فریب ندهد ترا کسى که باو وصیت میکنى که خیلى از وصایاى مرد ناقص ماند و تباه گردید.

4- و عذرى براى من نبود که این مال را بدیگرى بدهم و باو در باره مصرفش وصیت کنم اگر فریب نمیداد.

                      اذا ما کنت متّخذا وصیا             فکن فیما ملکت وصى نفسک (1)

             ستحصد ما زرعت غدا و تجنى             اذا وضع الحساب ثمار غرسک (2)

 1- هر گاه خواستى وصى و جانشینى براى خود بگیرى پس در دارائى خود وصى نفس خویش باش.

2- بزودى درو کنى آنچه را که کاشته‏اى روز قیامت، و میوه نهالى که کاشته‏اى بچینى روز حساب.


92/9/8::: 1:31 ع
نظر()
  
  

از امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السّلام در باره فضیلت ماه رمضان، و فضیلت نماز در آن روایت شده است که فرمود:
* هر که در شب اوّل ماه رمضان چهار رکعت نماز- در هر رکعتى یک حمد و 15 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ- را بخواند، خداوند متعال ثواب صدّیقان و شهیدان به او دهد و همه گناهان او را بیامرزد و روز قیامت از کامیابان گرداند.
* و هر که در شب دوّم ماه رمضان چهار رکعت نماز- در هر رکعتى یک حمد و
15 مرتبه إِنَّا أَنْزَلْناهُ- را بخواند، خداوند همه گناهان او را بیامرزد، و رزق و روزى‏اش را توسعه دهد و کار آن سالش را کفایت نماید.
* و هر که در شب سوم ماه رمضان ده رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار فاتحه الکتاب و 15 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- را بخواند، ندا دهنده‏اى از جانب خداى تعالى او را ندا دهد:
آگاه باشید! که فلان بن فلان، آزادشده خدا از آتش است، و درهاى آسمان برایش گشوده گردد. و هر که در این شب برخیزد و شب‏زنده‏دارى کند، خداوند او را بیامرزد.
* و هر که در شب چهارم ماه رمضان هشت رکعت نماز- در هر رکعتى یک حمد و 15 مرتبه إِنَّا أَنْزَلْناهُ- را بخواند، خداوند تعالى عملش را در این شب بالا برد مانند عمل هفت پیغمبر که رسالات الهى را ابلاغ کرده باشند.
* و هر که در شب پنجم [ماه رمضان‏] دو رکعت نماز که مشتمل بر 100 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ است یعنى در هر رکعت 50 مرتبه را بخواند و بعد از نماز صد بار صلوات بفرستد، روز قیامت بر در بهشت با من [در ثواب‏] رقابت و همچشمى کند.
* و هر که در شب ششم ماه رمضان چهار رکعت نماز- در هر رکعتى حمد و تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ- را بخواند، مثل این است که شب قدر را درک کرده باشد.
* و هر که در شب هفتم ماه رمضان چهار رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار حمد و 13 مرتبه إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ- را بخواند، خداوند براى او در بهشت جاودان دو قصر از طلا بسازد، و تا ماه رمضان دیگر در امان خداى تعالى باشد.
* و هر که در شب هشتم ماه رمضان دو رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار حمد و 10 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را بخواند و هزار بار تسبیح بگوید، درهاى هشتگانه بهشت برایش گشوده گردد و از هر درى که بخواهد وارد شود.
* و هر که در شب نهم ماه رمضان میان نماز مغرب و عشا شش رکعت نماز- در
هر رکعتى [یک بار] حمد و بعد از آن 7 مرتبه آیة الکرسى- را بخواند و 50 مرتبه صلوات بفرستد، فرشتگان، عمل او را مانند عمل صدّیقان و شهیدان و صالحان بالا برند.
* و هر که در شب دهم ماه رمضان بیست رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار حمد و 30 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را بخواند، خداوند روزى‏اش را توسعه دهد، و از رستگاران باشد.
و هر که شب یازدهم ماه رمضان دو رکعت- در هر رکعت یک بار حمد و 20 مرتبه إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ- را بخواند گناهى به او نمى‏رسد اگر چه شیطان کوشش فراوان کند.
* و هر که در شب دوازدهم ماه رمضان هشت رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار حمد و 30 مرتبه إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ- را بخواند، خداوند متعال پاداش شاکران به او بخشد و روز قیامت از کامیابان باشد.
* و هر که شب سیزدهم ماه رمضان چهار رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار فاتحة الکتاب و 25 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- را بخواند، روز قیامت بر پل صراط مانند برق چشم‏ربا بگذرد.
* و هر که در شب چهاردهم ماه رمضان شش رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار حمد و 30 مرتبه إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ- را بخواند، خداوند، سختى مردن و [برخورد] نکیر و منکر را بر او آسان گرداند.
* و هر که شب نیمه ماه رمضان صد رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار حمد و 10 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- را بخواند، و نیز چهار رکعت- در دو رکعت اوّل 100 بار قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ و در دو رکعت دوم 50 بار قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- را بخواند، خداوند تعالى گناهانش را مى‏آمرزد هر چند به اندازه کف دریا و شن متراکم صحرا و ستاره‏هاى آسمان و برگهاى درختان باشد در زمانى زودتر از چشم به هم زدنى و این ثوابها
بعلاوه زیادتى‏اى است که براى او در نزد خداوند محفوظ است.
* و هر که در شب شانزدهم ماه رمضان، دوازده رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار حمد و 12 مرتبه أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ- را بخواند از قبرش خارج مى‏شود در حالى که خوشحال است و ندا مى‏کند به شهادت‏
لا آله الّا اللَّه‏
تا اینکه وارد قیامت شود، پس دستور مى‏آید که او را بدون حسابرسى به بهشت برند.
* و هر که شب هفدهم ماه رمضان دو رکعت نماز- در رکعت اوّل بعد از حمد هر سوره‏اى که براى او ممکن است و در رکعت دوّم بعد از حمد، 100 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- را بخواند و 100 بار
لا إله إلّا اللَّه‏
بگوید، خداوند ثواب یک میلیون حجّ، و هزار عمره و هزار بار جنگیدن را به او بدهد.
* و هر که در شب هجدهم ماه رمضان چهار رکعت نماز- در هر رکعتى بعد از حمد 25 مرتبه إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ- را بخواند. از دنیا نرود تا اینکه ملک الموت او را بشارت دهد که: خداوند متعال از او راضى است و خشمى از او ندارد.
* و هر که در شب نوزدهم ماه رمضان پنجاه رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار حمد و 50 بار إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ- را بخواند، روز قیامت خداوند را ملاقات کند مانند کسى که صد حجّ و صد عمره را انجام داده باشد و دیگر اعمال او را قبول گرداند.
* و هر که شب بیستم ماه رمضان، هشت رکعت نماز- هر سوره‏اى را که خواست- را بخواند خداوند همه گناهان پیشین و پسین [او را تا این شب‏] بیامرزد.
* هر که شب بیست و یکم ماه رمضان هشت رکعت نماز را بخواند، هفت آسمان براى او گشوده شود و دعایش به اجابت رسد با اینکه در پیشگاه خدا براى او [ثوابى‏] بیش از این هم هست.
* هر که شب بیست و دوم ماه رمضان هشت رکعت نماز بخواند، درهاى هشتگانه بهشت براى او باز شود و از هر کدام که خواهد داخل شود.
* هر که شب بیستم و سوم ماه رمضان هشت رکعت نماز- و در آن هر سوره‏اى که خواست- را بخواند، درهاى آسمانهاى هفتگانه براى او گشوده شود و دعایش به اجابت رسد.
* هر که شب بیست و چهارم ماه رمضان هشت رکعت نماز- و در آن هر سوره‏اى را خواست- بخواند، براى اوست ثواب کسى که حجّ و عمره نموده باشد.
* و هر که شب بیست و پنجم ماه رمضان هشت رکعت نماز- در هر رکعتى بعد از حمد 10 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- را بخواند، خداوند ثواب عابدان را براى او بنویسید.
* هر که شب بیست و ششم ماه رمضان هشت رکعت نماز- در هر رکعتى بعد از حمد 100 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را بخواند، آسمانهاى هفتگانه براى او گشوده شود، و دعایش به اجابت برسد. با اینکه در پیشگاه خدا براى او [ثوابى‏] بیش از این هم هست.
* هر که شب بیستم و هفتم ماه رمضان چهار رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار حمد و یک مرتبه تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ و اگر سوره تبارک از حفظ نبود، 25 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- را بخواند، خداوند او را و پدر و مادرش را بیامرزد.
* و هر که شب بیست و هشتم ماه رمضان شش رکعت نماز- بعد از حمد 10 مرتبه آیة الکرسى و 10 مرتبه إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ و 10 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ و یک صلوات- را بخواند خداوند او را بیامرزد.
* هر که شب بیست و نهم ماه رمضان دو رکعت نماز- در هر رکعتى بعد از حمد 20 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- را بخواند، در زمره رحمت‏شدگان خواهد مرد و نامه عملش به بالاترین مرتبه برسد.
* و هر که شب سى‏ام ماه رمضان دوازده رکعت نماز- در هر رکعتى یک بار حمد و 20 مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ و 100 مرتبه صلوات- را بخواند، خداوند او را در پایان،
مشمول‏] رحمت خود گرداند.


90/5/31::: 6:29 ع
نظر()
  

 بسم الله الرحمن الرحیم‏
الحمدلله رب العالمین و صلى الله على محمد و آله الطاهرین و لعنة الله على أعدائهم أجمعین‏
بنابر آنچه از اخبار و احادیث معصومین علیهم السلام استفاده مى شود اعتبار و اهمیت و شاخص ماه مبارک رمضان در وجود شب قدر است و این شب است که ماه رمضان را از سایر ماهها متمایز و جدا گردانیده است.
ماه رمضان یکى از مهمترین منّتهاى الهى است که در طول سال به بندگانش عطاء فرموده است زیرا در موقعیّت و شرائط روزه است که بنده با قطع تعلّقات حیوانى بر شدت اتّصال خود با پروردگار مى افزاید و این موقعیّت در سایر زمانها کمتر نصیب خواهد شد و لذا بزرگان از اهل معرفت تمامى سه ماه رجب و شعبان و رمضان را به روزه مى گذراندند، چنانچه از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم این مطلب نقل شده است.
آمادگى انسان و استعداد براى جذب نفحات قدسیه الهى در این شرائط حاصل مى شود. چنانچه پرهیز از گناه و انحراف از رضاى الهى و تجرّد نفس از شهوات و غفلتها در هنگام گرسنگى و موسم روزه کاملًا مشهود و ملموس است.
سالکین راه خدا باید این سه ماه خصوصاً ماه مبارک رمضان را قدر بدانند و بر هر چه بیشتر مراقبه در رفتار و گفتار و پندار تأکید ورزند که مراقب بیشتر موجب تجرّد نفس و در نتیجه قرب بیشتر و استفاضه از انوار بهاء الهى خواهد بود.
بزرگان طریق در توصیه به شاگردان خود حتى آنان را از فکر خلاف رضاى الهى بر حذر مى داشتند و آنرا موجب کدورت نفس و محرومیّت از استجلاب فیوضات خاصّه بر مى شمردند.
صحبتهاى زاید و بى محتوا، انباشتن ذهن از اخبار و تصاویر، پرخورى در هنگام سحر و افطار، رفت و آمد با اهل دنیا و شب نشینیهاى تلف کننده فرصتها و وقت، مشاجره بر سر امور عبث و لغو، پرداختن به عیوب دیگران و غفلت از عیوب خویش، عدم رعایت در مسائل اجتماعى و داد و ستدهاى روز مره، شرکت در مجالس و هیأتهائى که بیشتر به جنب تفاخر و اهواء نفسانى مى پردارند و با سر و صدا و شلوغى و ازدحام و تبلیغ ها و جار و جنجالها و اعلانها در وسایل ارتباط جمعى در صدد رونق بخشیدن به مجلس و محفل خویشند، تماماً انسان را از ادراک فیض و نفحات این ماه عظیم و فرصت استثنایى و غیر قابل جبران محروم خواهد ساخت.
اهمیّت رعایت این مراقبه سترگ در ظهور و تجّلى شب قدر براى انسان روشن مى شود، شبى که مقدّرات یک سال انسان را رقم مى زند و سرنوشت یک سال آینده درآن شب گرفته خواهد شد.
و لذا هر چه انسان دراین مدت از ماه مبارک رمضان در صدد تصفیه باطن و تزکیه نفس برآید کم کار کرده است. در شب قدر به میزان اتصال هر شخص با ولىّ کامل که حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مى باشد تقدیر او رقم مى خورد وکیفیت ارتباط انسان با نفس حضرت ولىّ عصر علیه السلام نقش تعیین کننده اى در سرنوشت سال آینده او دارد و به هر اندازه که این اتصال خالص تر و بى غلّ وغش تر و بى شائبه تر و صاف و پاکیزه تر باشد به همان میزان نسبت توفیق سعادت ایّام و روزگار او تغییر خواهد کرد.
اولیاى الهى که نفسشات متّحد با آن بزرگوار است و همیشه با او معیّت و وحدت دارند در تقدیر شب قدر تجلّى ولایت کلیه و فناء در نفس ملکوتى آن حضرت برایشان تقدیر مى شود، وسایر افراد حسب معرفت و ادراکشان به ساحت مقدس آنحضرت در مراتب مختلف و درجات گوناگون قرار مى گیرند.
و لذا در شب قدر انسان باید حساب خود را با خداى خود و واسط فیض در عالم وجود پاک و تصفیه کند و ببینید که واقعا چه جایگاهى در نزد خداى متعال و آن حضرت براى خود مهیّا نموده است.
قرب به ساحت ولایت صرفاً با رفتن به این طرف و آنطرف و شرکت در مجالس و فریاد به تعجیل ظهور و داد و بیداد حاصل نمى شود. قرب به آن بزرگوار بر اساس فهم و معرفت و درایت است و باید بیشتر به این مسئله اندیشید و تصمیم جدّى در این مسئله و نکته حیاتى گرفت.
مرحوم علامه طهرانى قدس الله نفسه الزکیه که قطعاً و یقیناً از مصادیق اولیاء و عرفاى الهى بودند که نفس قدسى شان با روح و جان و سرّ و قلب ولى إمکان عجل الله فرجه الشریف معیّت و اتحاد و وحدت داشت، پیوسته شاگردان و تلامذه خود را به ادراک هر چه بیشتر شب قدر و رعایت مراقب بیشتر و توسّل به قطب عالم إمکان در شب قدر توجیه مى نمودند و آنرا رمز توفیق در جلب نفحات و فیوضات الهى در سال آینده مى دانستند.
اینک سخنرانى ایشان در شب قدرِ یکى از سالهاى آخر اقامت ایشان در مسجد قائم بنظر اعزّه و احبّه مى رسد، باشد که از نفحات انفاس قدسیه اولیاى الهى توفیق حق رفیق طریق گردد وگوش چشمى به موالیان و شیعیان مولى امیر ألمؤمنین علیه السلام بنمایند.
         آنانکه خاک را بنظر کیمیا کنند             آیا شود که گوش چشمى بما کنند
بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحمن الرَّحِیمِ‏
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ* وَ مَا أَدْرَئکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ* لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شهْرٍ* تَنزَّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِ‏م مِّن کلِّ أَمْرٍ* سَلَامٌ هِىَ حَتىَ مَطْلَعِ الْفَجْرِ
در روایات داریم کسى که سوره قدر را بلند بخواند مانند کسى است که شمشیر بدست گرفته و در راه خدا جهاد مى کند، و اگر سوره قدر إِنَّا أَنزَلْنَاهُ را آهسته بخواند مانند کسى است که در خون خود در راه خدا شهید شده است، کنایه از اینکه سوره قدر بلند خواندن و آهسته خواندش در دو حال داراى فضیلت است.
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ: ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، إِنَّا أَنزَلْنَاهُ، ضمیر ه به قرآن بر مى گردد، چون روشن است، مرجعش معلوم است، ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، البته تمام قرآن در شب قدر بر قلب مبارک پیغمبر نازل شده و بعد به تدریج مبوَّباً و مفصلًا در مدت 23 سال تدریجاً نازل شده است آن قرآنى که در شب قدر نازل شده، آن قرآنى است که از مقام حقیقت قدس بر قلب پیغمبر نازل شده است و آن قرآنى که تدریجاً نازل شده است، آن قرآنى است که از قلب پیغمبر به مقام عالم صورت که او را ملکوت اسفل میگویند و عالم مثال، که توسط جبرائیل امین، بتدریج نازل شد و پیغمبر اکرم مأمور بر ابلاغ بودند. وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُکْثٍ قرآن را ما تکه تکه و جدا جدا بر تو قرائت کردیم تا اینکه با تأمل و تأنى آن آیات را بر مردم قرائت کنى، بنابراین دو نزول در قرآن داریم. یک نزول دفعى و یک نزول تدریجى. نزول دفعى از همان عالم حقیقت، ملکوت أعلى به قلب پیغمبر و نزول تدریجى از قلب پیغمبر به عالم ملکوت اسفل که او را عالم صورت مى گویند. حالا در اینجا مقصود همان قرآن محکم است که بر قلب پیغمبر نازل شده است، چون مى فرماید: ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، در یک شب تمام قرآن نازل شده بر پیغمبر. حم* وَ الْکِتَابِ الْمُبِینِ* إِنَّا أَنزَلْنَهُ فىِ لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ* فِیهَا یُفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ* أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ* رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ‏
ما قرآن را نازل کردیم در شب مبارک، تمام قرآن را نازل کردیم در شب مبارک، چرا؟ چون مى گوید: حم* وَ الْکِتَابِ الْمُبِینِ قسم به کتاب مبین که این کتاب مبین را در شب مبارکى فرستادیم، ظاهر این است که همه کتاب مراد است نه بعض کتاب، چون به هم کتاب قسم خورده شده وَ الْکِتَابِ الْمُبِینِ، قسم به کتاب مبین، این کتاب مبین را ما در شب مبارکى نازل کردیم، و کتاب مبین قرآن است، پس همه قرآن در شب قدر نازل شده است، بعضى از مفسرین اهل تسنن که گفته اند: مراد این است که ابتداى نزول قرآن در شب قدر بوده است و بعداً به تدریج همه قرآن نازل شده است خلاف صراحت و ظاهر این آیات مبارکات است.
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ ما قرآن را در شب قدر فرستادیم. شب قدر، یعنى شب تقدیر، شبى است که تقدیرات، بشر معیّن مى شود که در آن آیه مبارکه مى گوید: فِیهَا یُفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ، هر امرى که باید صورت بگیرد در عالم در آن شب مشخص مى شود و جدا مى شود و مفصّل مى شود و معیّن مى شود.


  
  

یکصد درس زندگى از امام على(ع)    ص : 81


«التَّوْبَةُ نَدَمٌ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ وَ تَرْکٌ بِالْجَوارِحِ وَ اضْمارُ انْ لا یَعُودَ»  غررالحکم

 

توبه (عبارت از) پشیمانى قلبى، آمرزش خواهى زبانى، ترک عملى گناه با اندام بدن و تصمیم بر عدم بازگشت (به گناه) است.
نکته‏ها و پیام‏ها
1- توبه به معناى بازگشتن و یک نوع انقلاب و قیام درونى علیه خویش و پالایش نفس از گناه و تخلق به اخلاق الهى است.
2- توبه کار واقعى کسى است که وقتى توبه کرد:
الف- روح و قلبش از کار ناشایستى که کرده است، پشیمان باشد تا بااین تحول و انقلاب درونى (: توبه) زنگارى که بر اثر ارتکاب گناهان بر روح لطیف او نشسته محو گردد. قرآن کریم، گناهکاران را توصیه به توبه حقیقى و خالص مى‏نماید: «تُوبُو الَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً»   سوره تحریم آیه 8
ب- با زبان خود از نافرمانى‏هایى که از دستورات الهى کرده است، عذرخواهى و استغفار نماید.
ج- مسیر زندگى خود را عملًا تغییر دهد و از گناهان گذشته دست بردارد و در صورتى که واجبى از او قضا شده است تدارک نماید و اگر تعرضى به حق‏الناس نموده، آن را ادا و جبران کند.
د- بر ترک گناهان مصمم باشد.
3- آثار ارزنده توبه در زندگى انسان فراوان است. برخى از آنها عبارتند از: آمرزش گناهان، برخوردارى از مواهب الهى و زندگى شیرین، تبدیل لغزش‏ها به حسنات و ....


90/5/27::: 1:1 ص
نظر()
  
  

              خیز اى بنده محروم و گنهکار، بیا                            یک شب اى خفته غفلت زده، هشیار بیا
             بس شب و روز که در زیر لحد خواهى خفت             دم غنیمت بشمار امشب و بیدار بیا
             شب فیض است و در توبه و رحمت باز                    خیز اى عبد پشیمان و خطا کار بیا
             مگشا دست نیازت به عطاى دگران                        دل به من بسته و بگسسته ز اغیار بیا
             فرصت از دست مده، مى‏گذرد این لحظات               منشین غافل و بى‏حاصل و بیکار، بیا
             سیل رحمت شود این اشک پشیمانى تو                با دلى بى‏غش و با چشم گهر بار بیا     
    (دیوان حسان)


90/5/27::: 12:23 ص
نظر()